وبلاگ لیدی باگ کت نوار

وبلاگ لیدی باگ کت نوار

به دنیای رنگی رنگی میراکلس خوش اومدید تو این وبلاگ قراره در مورد میراکلس کت نوار ووووو پس منو فالو کنید تا هر وقت چیزی گذاشتم ببینید پس بزنید بریم

داستان مرینت پارت آخر

داستان مرینت پارت آخر

وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار · 1402/05/11 13:35 ·

بالاخره به آرزوم رسیدم با آدرین دارم ازدواج میکنم وای دیرم شد باید برم لباس عروسیم رو بگیرم خب گرفتم الان باید برم آرایش گاه رفتم آرایش گاه و آرایش کردم موقعی که در آرایش گاه رو باز کردم آدرین با یه دست گل جلوی آرایش گاه بود برام در ماشین رو باز کرد بعد رفتم توی ماشین رسیدیم عاقد گفت آیا وکالت می دهید شمارا همسر آدرین آگراست پسر گابریل آگراست بکنم من گفتم بله آدرین هم گفت بله رفتیم خونه و تا آخر عمر با خوبی و خوشی زندگی کردیم 

خب بچه رمان ما هم تموم شد اینم از داشت خوش ما منتظر داستان یا رمان بعدی باشید بای

بازی حدس کلمه

بازی حدس کلمه

وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار · 1402/05/08 14:19 ·

اگر ترم 2 زبان رو رد کردی بیا تو بازی 

جایزه 🏆 هر کی که درست بگه هر چی خواست می زارم 

 5+5*5*60 جواب رو به دست بیار 

جواب میشه 1,505  حالا شما این جواب رو به انگلیسی تایپ کنید 

تلویزیون          _ T             کیف           _Ba 

جا های خالی رو پر کن 

خب بچها این بود از بازی ما جواب ها رو در کامنت بگید 

بای❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️

داستان مرینت پارت 4

داستان مرینت پارت 4

وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار · 1402/04/26 12:21 ·

مرینت: رفته بودم پارتی بعدش اومدم خونه خیلی خسه بودن دیدم که یک نفر آکوما زده شده سریع تبدیل شدن و با گربه سیاه شکستش دادم اومدم خونه اصلا حوصله نداشتم از این طرف هاکماث همه‌ی کویامی ها رو گرفته بود زنگ زدم به آلیا گوشی رو بر داشت گفتم آلیا بیا این جا نیم ساعت بعد آلیا اومد یه کم با هم حرف زدیم بعد آلیا رفت خونه با اینکه حوصله نداشتم رفتم به کشتی دریایی و یک کنسرت اجرا کردیم بعد از کنسرت رفتم یه جا نشستم لوکا اومد گفت چی شده مرینت گفتم امروز اصلا حوصله ندارم برام یه آهنگ خوند بعدش اومدم خونه یه کم این بر اون بر کردم بعدش خوابیدم صبح بیدار شدم صبحانه خوردن بعد رفتم مدرسه خانم بوستیه گفت امسال یه مسابقه داریم باید یک کلاه لبه دار درست کنید و بعد آدرین توی مد بعدی پدرش می پوشه من رفتم خونه و کلاه لبه دار رو درست کردم و من برنده شدم اون موقع بود که من خوشحال شدم و رفتم خونه

داستان مرینت پارت ۳

داستان مرینت پارت ۳

وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار · 1402/04/25 20:26 ·

مرینت: عه آدرین تو اینجا چی کار می کنی 

آدرین: خب من به مهمونی بال ماسکه دعوت شده بودم 

مرینت: منم همین طور می یای رقص تانگو بریم 

آدرین: حتما مرینت 

مرینت: وای آدرین تشنم شد برم آب بخورم 

آدرین: باشه 

مرینت: خب دیگه مهمونی تموم شد خداحافظ آدرین 

آدرین: خدا حافظ عاشقم ❣️❣️❣️❣️❣️❣️

داستان مرینت پارت 2

داستان مرینت پارت 2

وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار · 1402/04/25 15:12 ·

آدرین: سلام مرینت ببخشید مزاحم میشم ولی می خواستم بدونم این وقت روز کجا می ری 

مرینت: خواهش می کنم مراحمی آدرین جون دارم می رم مدرسه چون دیروز از ترم اول حالم بده شد و رفتم خونه خانم بوستیه هم درس هایی که یاد داد را روی تابلو گذاشت دارم می رم ببینمش الان جواب سوالت رو گرفتی فعلا خداحافظ آدرین جون 

آدرین: خدا حافظ مرینت ❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️

داستان مرینت پارت 1

داستان مرینت پارت 1

وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار · 1402/04/25 14:03 ·

مرینت: تیکی شکل اون پشتبان را می بینی؟ 

تیکی:اوهمممم 

مرینت: بفرمایید یک کلاه مد روز 

تیکی: وای مرینت تو واقعا خلاق و الهام گزنده ای 

تیکی: تو همیشه چیز های مختلف رو با دیده هنری نگاه می کنی

مرینت: خب من باید با استفاده از پاریس بعنوان شهر مد دنیا به کار هام اعتبار بدم 

مرینت: یک انشا درباره کسی بنویسید که الهام بخش شماست....... 

تیکی: مرینت تو واقعا می دونی می خوای درباره چه کسی بنویسی 

مرینت: هنوز مطمئن نیستم تیکی خیلی از مردم الهام بخش من هستند برای مثال تو تیکی 

تیکی: من! 

مرینت: ها ها ها ها! البته! 

رز: قشنگه مگه نه 

جولیکا: خیلی عالیه 

رز: وقتی پشت شیشه ی کتاب فروشی دیدمش فهمیدم که باید بخرمش 

آلیا: انگار برای تو ساخته شده رز 

مرینت: رنگشم صورتی هست 

رز: آره بچها این برای من ساخته شده فعلا خدا حافظ 

بچه ها: خدا حافظ رز 

❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️ Bay Bay Girls

 

 

 

مرینت لایلا رو مسخره کرد

مرینت لایلا رو مسخره کرد

وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار · 1402/04/24 20:25 ·

مرینت: لایلا تو خوب هستی و خیلی کیوت و مهربون هستی 

لایلا: ها تو که از من خوشت نمی اومد حالا چی شده مهربون شدی؟ 

مرینت: چون مامانم گفته باید با حیوونا مهربون باشیم 

لایلا: تو لیاقت منو نداری 

مرینت: کی خواست داشته باشه🤑

🌛صحبت کردن لیدی باگ و کت نوار🌜

لیدی باگ کت نوار: بزن قدش! 

لیدی باگ: اینطوری که معلومه هاکماث ول کن نیست 

کت نوار: آره بعد از دو سال قربانی های هاکماث بیشتر و قوی تر شدن و ما هیچ سر نخی از هویتش نداریم 

لیدی باگ: آره ولی ما ادامه می‌دهیم و مردم رو  ناامید نمی کنیم کم کم داریم به حالت عادی بر می گردن خدا حافظ پیشی 

کت نوار : خدا حافظ بانوی من

❣️گفت و گوی لوکا آدرین❣️

❣️گفت و گوی لوکا آدرین❣️

وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار وبلاگ لیدی باگ کت نوار · 1402/04/24 13:50 ·

لوکا: ازش خوشت میاد یا نمیاد 

آدرین: نه اون فقط یک دوسته. 

لوکا: مطمئنی؟

آدرین: صد درصد

لوکا: پس تو مشکلی نداری اگر باهاش قرار بذارم؟ 

آدرین: گردنت رو می‌شکنم🤑